دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد.
معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد،
زیرا با وجود این که پستاندار عظیمالجثهاى است، امّا حلق بسیار کوچکى دارد.
دختر کوچک پرسید: پس چه طور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟
معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.
دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مىپرسم.
معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟
دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید
معنای گل ها در ادوار مختلف متفاوت بوده است. مثلا گل رز که مورد علاقه اغلب افراد بوده است در دوره رنسانس سمبل شهادت و عشق آسمانی و بعد از آن نشانه آرامش، نعمت و صلح بوده است. این گل در مصر باستان نشانه تقوی و پاکدامنی و در عهد یونانی ها نشانی مقدس بوده و رومی ها آن را به عنوان سمبل فتح و پیروزی می شناخته اند. اما گل رز امروزه همه جا معنای عشق و زیبایی دارد.
در اغلب کشورها گل ها از معانی یکسانی برخوردار شده اند که دانستن آن ها استفاده به موقع از معانی آن می تواند در بهبود ارتباط نقش موثری داشته باشد.
گل بنفشه به معنی نجابت و کم رویی، اندیشه ناگفته ، پاکدامنی ، فروتنی
گل شقایق: اختلاف
گل سرخ: عشق و زیبایی
رز سیاه : مرگ و تسلیت
رز سفید : عشق مبارک و فرخنده
رز کاملاً شکفته : تعهد و دوست داشتن
دسته گل رز : قدردانی
ترکیبی از گل رز سفید و سرخ : سازش، اتحاد
سوسن: ملاحت و زیبایی
سوسن سفید: دوشیزگی و پاکیدامنی
ادامه مطلب ...عاشق و مجنونت شدم
نخونده مهمونت شدم
کلی پریشونت شدم
اما بازم نیومدی
قهوه ی فنجونت شدم
شمع تو شمدونت شدم
خاک تو گلدونت شدم
اما بازم نیومدی
...
شعر زیبا,مریم حیدرزاده,شعر قشنگ,شعر تازه,شعر عاشقانه
یک مجله فرانسوی در شماره اخیر خود داستان عاشقانه جالبی را نقل می کند:
آرنولد پوینتر، ماهیگیر اهل جنوب استرالیا ماده کوسه سفیدی را که در طور ماهیگیری به دام افتاده بود، از مرگ حتمی نجات می دهد.
این موضوع اکنون مشکلی برای ماهیگیر به وجود آورده. ماهیگیر می گوید:
"2 سال است که این کوسه مرا تنها نگذاشته، همیشه به دنبال من می آید.
حضور او همه ماهی ها را فراری می دهد. و من دیگر نمی دانم چه کار باید بکنم؟"
خلاص شدن از دست یک کوسه 5 متری، به خصوص با وجود قوانین سازمان های حفاظت از محیط زیست کار ساده ای نیست،
ولی ظاهرا رابطه احساسی دو طرفه ای بین ماهیگیر و کوسه به وجود آمده.
ماهیگیر می گوید: "هر وقت من قایقم را متوقف می کنم، به قایق نزدیک می شود، به پشت روی آب شناور می ماند تا من شکم و گردنش را نوازش کنم، سپس سر و صدا می کند، چشمانش را بر می گرداند و باله هایش را با خوشحالی به آب می زند!"
شعـــر طنز
من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم
از زن و غر زدن روز و شبش آزادم
برای خواندن کامل شعر به ادامه مطلب بروید ....
یه شب خانم خونه اصلا” به خونه بر نمیگرده و تا صبح پیداش نمیشه! صبح بر میگرده خونه و به شوهرش میگه که دیشب مجبور شده خونهء یکی از دوستهای صمیمیش (مونث) بمونه.
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
شوهر بر میداره به 20 تا از صمیمی ترین دوستهای زنش زنگ میزنه ولی هیچکدومشون حرف خانم خونه رو تایید نمیکنن!
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
یه شب آقای خونه تا صبح برنمیگرده خونه. صبح وقتی میاد به زنش میگه که دیشب مجبور شده خونهء یکی از دوستهای صمیمیش (مذکر) بمونه.
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
خانم خونه بر میداره به 20 تا از صمیمی ترین دوستهای شوهرش زنگ میزنه. 15 تاشون تایید میکنن که آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده!! 5 تای دیگه حتی میگن که آقا هنوزم خونهء اونا پیش اوناست!!
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
نتیجهء اخلاقی: یادتون باشه که مردها دوستهای بهتری هستند!
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
----------------------------------------------------------------------------------
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
آدما مثل یک کتاب میمونند که تا وقتی تموم نشدن برای دیگران جالبن
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
پس سعی کن خودتو جلوی دیگران تندتند ورق نزنی چون اگه تموم بشی مطمئن باش میرن سره یه کتاب دیگه.
جک و اس ام اس های آموزنده و جذاب
مردی با اسب و سگش در جادهای راه میرفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقهای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدتها طول میکشد تا مردهها به شرایط جدید خودشان پی ببرند.
پیادهروی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق میریختند و به شدت تشنه بودند. در یک پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند که به میدانی با سنگفرش طلا باز میشد و در وسط آن چشمهای بود که آب زلالی از آن جاری بود. رهگذر رو به مرد دروازهبان کرد: «روز به خیر، اینجا کجاست که اینقدر قشنگ است؟»
دروازهبان: «روز به خیر، اینجا بهشت است.» داستان,مطالب آموزنده,داستان کوتاه
- «چه خوب که به بهشت رسیدیم، خیلی تشنهایم.»
دروازهبان به چشمه اشاره کرد و گفت: «میتوانید وارد شوید و هر چه قدر دلتان میخواهد بنوشید.»
- اسب و سگم هم تشنهاند.
نگهبان: واقعأ متأسفم. ورود حیوانات به بهشت ممنوع است.
» ادامه مطلب را بخوانید.. داستان,مطالب آموزنده,داستان کوتاه
my mother i love you and i need you,even tough
مادر دوستت دارم وتا ابد به تو محتاجم
i love you and i need you,even tough
تا ابد دوستت دارم وبه تو محتاجم
i may at times have made you tear your hair
وهمین لحظه این قدر اشک برای ریختن دارم که موهایت تر شود
i set myself apart,bet even so
خودم را از تو دور کرده ام،با این وجود توجه وعشق تو هنوز در دلم برپاست
your presence and your loves are always there
تو مامن وسرپناه من هستی
you are my jail cell and ten-ton door
که مرا از گزندها وآسیب ها حفظ می کنی
that keeps me from just being who i am
که مرا از گزندها وآسیب ها حفظ می کنی
and so i pound the walls and go to war
من از دیوارها می گذرم وپرواز می کنم
ramming all the rules that i can ram
و تمام کارهایی را که باید،انجام می دهم تا در پناه تو باشم
yet though i mast rebel,all the while
شاید من یاغی وسرکش باشم
i know your love,s the ground on wich i stand
اما می دانم حتی زمینی که بر روی آن ایستاده ام از عشق تو سرشار است
i wait upon the flash of your pround smile,my mother
من منتظر لبخند درخشان وپرغرور تو هستم،مادر
and twist inside at every reprimand
لبخندی که هر گره ای را باز می کند
i,m sorry for the times i,ve caused you pain
برای تمام لحظاتی که به خاطر من رنج کشیده ای متا سفم
اما بعد از طوفان های کوچک
after these brief storms,love will remain
این آرامش است که پا برجا خواهد ماند